رفتیم شمـــــــال...
با وجود سابقه کولی بازی های پارسا توی ماشین تصمیم گرفتیم با خانواده دوست همسری بریم یکی از روستاهای بابلسر خونه دوست دوست همسری
بقیه عکس ها در ادامه مطلب
تو راه شمال پارسا خیلی آقا بود و اصلا اذیت نکرد
اینجا بغل مامانیشه:
اینجا هم جنگل زیبای شمــــــــــــــــال:
اینم عکس هنری با مامان جون:
و این جا مامان جون و بابایی:
لذت خواب درهوای آزاد...
به ترتیب از راست به چپ:من-خانم دوست دوست همسر-خانم دوست همسر
آقایون همراه:
لب دریا...
فرداش پارسا خان رو بردیمش حمام..اینم عکسای بعد حمام:
خوابیدن روی پا... منو این همه خوشبختی محاله...محاله...
خیلی خیلی خوش گذشت ولی توی راه برگشتن اساسی پارسا سرویسمون کرد جوری که هر ربع ساعت باید از ماشین پیاده میشدیم و میچرخوندیمش...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی